به گزارش شهرآرانیوز، درست در لحظهای که زندگی از ریتم عادی خود خارج میشود و عقلانیت رنگ میبازد، تئاتر میتواند آینهای باشد، برای تماشای فروپاشی، اضطراب و تلاش انسان در دل یک جهان بیقاعده. نمایش «خانم و آقای پاواروتی» با کارگردانی محمدحسین اتحادیانمقدم، تجربهای متفاوت از کمدی سیاه را به مخاطب عرضه میکند. اثری که در آن بحران هویت، ناکامیهای شغلی و پناه بردن به خیال در بستری از طنزی تلخ روایت میشود. این نمایش، ماجرای روزی پرتنش از زندگی زوجی را بازگو میکند که هرچند با اتفاقاتی ساده مواجهاند، اما واکنششان به این وقایع، رنگی از بیاعتمادی، فرافکنی و گریز از حل مسئله دارد. در ادامه، عوامل این نمایش از دغدغهها، چالشها و تجربهی زیستن در فضای خاص این اثر میگویند که در ادامه میخوانید.
محمدحسین اتحادیان مقدم، کارگردان نمایش «خانم و آقای پاواروتی» درباره ایده شکلگیری این اثر میگوید: ایده این نمایش برگرفته از اتفاقاتی بود که در چند سال گذشته، حالا یا صرفاً برای خودم افتاده بود یا در اطرافیانم دیده بودم. اتفاقاتی که ما اصطلاحاً بهشان میگوییم اتفاقات رندوم و اتفاقی. نمایش «خانم و آقای پاواروتی» یک روز پرحاشیه از زندگی این زوج را روایت میکند؛ اتفاقاتی در آن میافتد که شاید انتظارش را ندارند. اتفاقاتی که شاید ساده است، اما فرد در مواجهه با آنها تصمیم میگیرد دست به حل کردنشان نزند و تعمیم بدهد به افراد بزرگتر، یعنی اگر فلان اتفاق در زندگی من افتاده مسببش فلان فرد بوده است.
او درباره سبک نمایش توضیح میدهد: این سبک کمدی کار ریسکی بود، نمیدانم چقدر در آن موفق بودهام به این دلیل که شاید این مدل شوخیها در کمدی امروز مشهد یا اصلاً کمدی حال حاضر ما شوخیهایی باشند که هنوز بین مردم جا نیفتادهاند، شکل کمدیای که شاید هنوز باور نشده است. برای همین کمی دیرتر، بعد از اینکه دو پروژه دیگر روی صحنه بردم، تصمیم گرفتم به سبکی که به آن علاقه دارم برگردم.
کارگردان نمایش درباره انتخاب بازیگران اضافه میکند: مهمترین چیزی که برای تیم بازیگری برای من مهم بود، جوان بودنشان بود، نگاه اول و اینکه بازیگر در آن قالبی که متن و کارگردانی این نمایش میخواست قرار بگیرد. یعنی خیلی جاها منطق صحنه برای بازیگر در نمیآید، اما متن و فضای ساخته شده این را نیاز دارد که شاید بازیگر حرکتی را انجام دهد که به شدت از خودش دور است.
اتحادیانمقدم خاطرنشان میکند: بزرگترین چالش، دور بودن اکثر کاراکترها از چیزی بود که متن و کاراکتر نمایش نیاز داشت. کلاً کمدی کار کردن کار سختی است. یکی از مهمترین چالشها کمدی بودن نمایش، حس و حال تیم و آمادگی بچهها بود که عالی بود و استرسی از این بابت نداشتم و نداشتیم.
او درباره دغدغههای اجرای نمایش تاکید میکند: بزرگترین استرس به نظر من این است که آنقدر بلک باکس و سالنهای تئاتر مشهد کم است که گروهها مجبور هستند دو اجرا، بعضاً سه اجرا در یک روز در یک سالن انجام دهند و حالا اتفاقی که الان اینجا میافتد، جمع کردن سالن، پهن کردن سالن بعدی در چه دقیقه، نیم ساعت یا یک ساعت است و تداخلهایی که به وجود میآید. این شاید بزرگترین استرس باشد که به نظرم کارگردان و تیم نمایش و تیم تولید نمایش نباید اصلاً وارد این چالش شوند.
مریم حیدری، بازیگر نقش «کلارا» درباره همکاری خود در این پروژه تصریح میکند: چند سالی است که با آقای اتحادیانمقدم تئاتر کار میکنم؛ یعنی تقریباً پنج سال است که در این حوزه فعالیت دارم و به نوعی عضو تیم ایشان هستم. نقش کلارا به من پیشنهاد شد آن را خواندم و اینگونه همکاری آغاز شد.
او در ادامه توضیح میدهد: ویژگی مثبت آقای اتحادیانمقدم که باعث شده تیم تا الان کنار هم باقی بماند، صبور بودن ایشان است. از نظر روحیه و شوخطبعی هم بسیار به من نزدیک هستند.
این بازیگر درباره بزرگترین چالش خود در این نمایش بیان میکند: بیشترین چالشی که داشتم در فرم خندهها بود. سعی کردم خندههایم دور از شخصیت خودم باشد و این بیشترین چالش من در روند اجرا بود.
محمدرضا فولادی، درباره نقش خود در این نمایش میگوید: در واقع ما کاراکتر ذهنی آقای پاواروتی هستیم که در بخشی از نمایش ظاهر میشویم و بخشی از بخش سیاه و سفید مغز این فرد را بازی میکنیم. امیدوارم که مخاطبان از این نقش لذت ببرند.
او درباره اولین برخوردش با نقش بیان میکند: روز اول که پیشنهاد این نقش شد، خیلی آن را دوست داشتم و احساس کردم بخشی خفته از درون خودم است که میتوانم خیلی با این کاراکتر ارتباط برقرار کنم. خوشبختانه این ارتباط سریع برقرار شد.
این بازیگر درباره روند کار توضیح میدهد: زندگی کاراکتر ما بر اساس بداهههایی بود که در تمرین انجام میدادیم و این موضوع خیلی کمککننده بود، چون خودمان بهتر میفهمیدیم و به نقش نزدیک میشدیم. بزرگترین چالش من در ابتدا هماهنگی با دستیارم بود، چون بسیار مهم است که در یک صحنه و در دو قالب مختلف بازی کنیم. خوشبختانه با همدیگر رفیق شدیم و توانستیم در بداههها و خارج از رابطه کاری، بسیار به هم نزدیک شویم که این مسئله کمک بزرگی به کار بود.
مهدی فروزنده، بازیگر دیگر این نمایش درباره شخصیت خود اضافه میکند: من نقش برادر بزرگ پاواروتی را بازی میکنم که فرزند آخر این خانواده پنج نفره محسوب میشود. پاواروتی صاحب یک شرکت معتبر است و اتفاقاتی برای او رخ میدهد و ما قرار است وارد ذهنیت او شویم و در حل مسائل به او کمک کنیم.
او درباره سابقه کاری خود تاکید میکند: این چهارمین کار تئاتر من در مشهد است و بازی در این کمدی و فاصله گرفتن از شخصیت واقعیام برایم خیلی جالب بود.
این کارگردان درباره چالشهای نقش خود تصریح میکند: بزرگترین چالش برای من دور بودن از شخصیت واقعی خودم بود. من شخصیتی درونگرا هستم و آن حسادت و اکتهایی که در نقش دارم، در زندگی شخصیام وجود ندارد.